به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

تیمورشاه درانی

تیمورشاه درانیغزل هاغزل 12: در غمت جان میدهم سویم دمی دلبر بیا

1900عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در غمت جان میدهم سویم دمی دلبر بیا

ای فدای آمدن های تو جان و سر بیا

بی لب لعل می آشامت به بزم میکشان

گریه ها دارند آنجا شیشه و ساغر بیا

جای تو خالیست در چشم من ای آرام جان

گر به بزم دل نمی آیی بچشم تر بیا

حسرت آب دم تیغ تو دارد در جگر

قتل عاشق بیدل بکف خنجر بیا

عمرشد در انتطارت صرف آخر در برم

یکره از رسم وفا ایشوخ سیمین بر بیا

کرده هجران تو مارا لاغر و زارو خراب

در برم از لطف روزی ای پری پیکر بیا

یار را گفتم شه تیمور از راه وفا

سوی من یکبار آخر ای ستم پرور بیا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل 11: از تو دورم خود تصور میکنم روی ترا 2غزل 12: در غمت جان میدهم سویم دمی دلبر بیا 3غزل 13: نیست در خوبی بمانند جمالت آفتاب 4غزل 14: رو برو چون با تو گردد آورد کی ماهتاب 5غزل 15: اگرچه ماه ز خورشید ماهتاب گرفت 6غزل 16: چو صبحدم زرخش ماه من نقاب گرفت 7غزل 17: چنان ز آتش شوقت به سینه تاب گرفت 8غزل 18: تا گل روی تو چون شبنم و گل آب گرفت 9غزل 19: رخت ز تاب می ناب تا که تاب گرفت 10غزل 20: تعلیم جور از مژه چشم توتا گرفت 11غزل 21: درد هجران تو تا اندر دل من جا گرفت 12غزل 22: ببین که در غم عشق توحال من چون است 13غزل 23: غبار خاطر لیلی است آه نیم شبی 14غزل 24: زکس مپرس که حال فلان زغم چون است 15غزل 25: ای مهر جهانتاب نکوتر ز تو کیست 16غزل 26: عید است دلم قرار نگرفت 17غزل 27: گردش چشم تو دانی که چرا بسیار است 18غزل 28: تا که خط سر ز کنار لب جانان زده است 19غزل 29: بگذر بطرف گلشن چون موسم بهار است 20غزل 30: جان من، آرام من، صبرو قرار من کجاست؟21غزل 31: کرده ام چون کعبۀ مقصود جا در کوی دوست 22غزل 32: غیر درد عشق خوبان در دل من درد نیست 23غزل 33: برابر با تو کس در دلبری نیست 24غزل 34: تا که درد تو بجان من بیمار نشت 25غزل 35: دلم شد بسته تا در دام زلف چین مشکینت 26غزل 36: مرا ز دوری رویت بدل قراری نیست 27غزل 37: ای لعل لبت سرخ بخون جیگر ماست 28غزل 38: سوختم ز آتش عشق تو ترا باکی نیست 29غزل 39: روشن جهان ز پرتو خورشید روی تست 30غزل 40: چشمم ز بسکه مائل چشم سیاه تست 31غزل 41: برو طبیب که درد مرا دوایی نیست 32غزل 42: این دل اسیر سلسله مشکسای تست 33غزل 43: ظهور عشق مرا روی یار شد باعث 34غزل 44: با رقیبان ز دلت مهر و وفا را چه علاج 35غزل 45: دل شود روشن ز فیض رخشان صبح 36غزل 46: شدی اگرچه تو در کوی دلربا گستاخ 37غزل 47: نه تنها خورده می آن دلبر جانانه میر ...38غزل 48: به مجلس شوخ بی پروای من مستانه میرقصد 39غزل 49: ببین امشب که ماه من عجب مستانه میرقصد 40غزل 50: چون ز لعل لب شیرین توام یاد آید 41غزل 51: تا مرا حلقۀ گیسوی بتان یاد آید 42غزل 52: بیتوام ناله چنان از دل ناشاد آید 43غزل 53: آنکه کرد ایما بقتلم تیغ ابروی تو بود 44غزل 54: زدن از ناوک مژگان بدلم تیرچه بود؟45غزل 55: گل بصد تازگی و آب برویت نرسد 46غزل 56: کو طبیبی که دوای دل بیمار کند؟47غزل 57: ای همدمان ز آتش آهم حذر کنید 48غزل 58: قبای ارغوانی را ببر کردی، مبارک باد!49غزل 59: دلم به سینه ز دردت چو اضطراب کند 50غزل 60: رفتی تو تا از چشم من، از جسم من جان م ...51غزل 61: زتاب ماه جمالت ، زماه تاب رود 52غزل 62: ز پند ناصح مشفق بدی ز کس نرود 53غزل 63: دل من کشته گر از خنجر مژگان تو شد 54غزل 64: جسمم میان آتش هجران کباب شد 55غزل 65: از نگاه گرم او از بس دلم بیتاب شد 56غزل 66: عمر من ای بی وفا، صرف وفای تو شد 57غزل 67: به پیامی اگرم یاد نمایی، چه شود؟58غزل 68: تحمل بیتو جانا کی توان کرد 59غزل 69: باد سحر نقاب رخ غنچه باز کرد 60غزل 70: بسکه پیکان غمت در دل مرا پنهان بماند 61غزل 71: رفتیم از دیده ، دیده بیرخت اعمی بماند 62غزل 72: رفتیم از دیده دیده در غمت گریان بماند 63غزل 73: ما برفتیم بزلفت دل ما میماند 64غزل 74: نبود حنا که بر کف پای تو بسته اند 65غزل 75: جانم بلب رسید بتم را خبر کنید 66غزل 76: بنومیدی مرانم دور جانا ز آستان خود 67غزل 77: در گلشنت ار گذار باشد 68غزل 78: نوشتم نامه را بر کاغذ زرد 69غزل 79: آغاز هجر یار بپایان نمیرسد 70غزل 80: چوتو، ای نازنین ، جانان که دارد؟71غزل 81: با من دل شده دلدار غنابی دارد 72غزل 82: بدلم گر ز دل سخت تو راهی باشد 73غزل 83: هنگام گل و فصل بهار است ببینید 74غزل 84: خورشید خجل از رخ نیکوی تو باشد 75غزل 85: تخم گل و ریاحین، تا بر زمین نهادند 76غزل 86: زمستان کابل 77غزل 87: زمستان کابل 2 78غزل 89: در دل گذشت یاد لبت شد دهان لذیذ 79غزل 90: میسوزم و در گریه ام، چون شمع هرشب تا ...80غزل 91: میسوزم و میگریم از هجر تو هر شب تا سح ...81غزل 92: نبود بخوبی در جهان، همچون تو دلدار دگ ...82غزل 93: خواهی که دل زما ببری دل زما مبر 83غزل 94: طاق ابروی تو باشد قبلۀ اهل نیاز 84غزل 95: خیال وصل تو از دل نمیرود هرگز 85غزل 96: جان ما را اینقدر در هجر خود جانان مسو ...86غزل 97: روی جانان در نظر خورشید تابانست بس 87غزل 98: آنشکر لب به شکر خنده و حرف و سخنش 88غزل 99: شود آن لاله رخ چون سوسنی پوش 89غزل 100: میکند در مجلس امشب دلبر جانانه رقص 90غزل 101: میکنم احوال دل را اندکی با یار عرض 91غزل 102: بهار چهرۀ او گشت تا خزان از خط 92غزل 103: اهل دنیا را بکام از لذت دنبا چه حظ 93غزل 104: دارم از هجر تو در سر آتش سوزان چه شم ...94غزل 105: گذشت عمر و نشد کام دل تمام، دریغ!95غزل 106: جلوه گرشد خط بگرد چهرۀ دلدار حیف 96غزل 107: تاب تنهایی بسیار ندارد عاشق 97غزل 108: گشته اند از جور گردون گلرخان پنهان ب ...98غزل 109: استم از تنهایی خود تنگ دل 99غزل 110: گرفت شعله ز عکس رخت چراغ بدل 100غزل 111: دل از ستم ربود آنشوخ بی پروای جاهل 101غزل 112: در چمن وصف تو میگوید لب خندان گل 102غزل 113: گذشتی از نظر ای سرو ناز چون بت غافل 103غزل 114: مردم چشم ترا صید نه بادام کنم 104غزل 115: هر قدم ساخته پا بوس تو احرام کنم 105غزل 116: هرقدم ساخته پا بوس تو احرام کنم 106غزل 117: من نه آنم که دمی ترک می و جام کنم 107غزل 118: کی توانم که دمی بی رخت آرام کنم 108غزل 119: کی توانم بفراق تو که آرام کنم 109غزل 120: سرقدم ساخته پابوس تو احرام کنم 110غزل 121: هرگه که بزم وصل ترا یاد میکنم 111غزل 122: ای مه چو مهمانم شوی، جانرا بقربانت ک ...112غزل 123: شکوه دارم ز هجران تو آخر چون کنم 113غزل 124: دل چه باشد که فدایت من دلگیر کنم 114غزل 125: بی اختیار هر نفست یاد میکنم 115غزل 126: دورم از دولت دیدار تو جانان چکنم 116غزل 127: نفس بیاد تو از سینه میرود چکنم 117غزل 128: گاهی صفتی از لب شیرین تو گویم 118غزل 129: تا حال دل بآن گل بی خار گفته ایم 119غزل 130: تا ازان لبهای شیرین من جدا افتاده ام 120غزل 131: از غم آن طرۀ پر چین بتاب افتاده ام 121غزل 132: نه وصل تو قانع نی بهجران طاقتی دارم 122غزل 133: ز داغ فرقتت در سینه آه آتشین دارم 123غزل 134: بیا بیا که بسی زار در فراق توایم 124غزل 135: فغان که بیکس و بیمار در فراق تو ایم 125غزل 136: هر جا که بوده ام بخیال تو بوده ام 126غزل 137: شب تا بسحر گرد سر کوی تو بودم 127غزل 138: تا در نظر رخ تست، روی در نه بینم 128غزل 139: دور از تو چون تو خود را، ای سیمبر نه ...129غزل 140: ز رشک مدعی ای ماه ترک کوی تو کردم 130غزل 141: ز دست رفت دلم تا نظر بروی تو کردم 131غزل 142: آنکه بود از ستم دوري او هجرانم 132غزل 143: گر چه بر در گهت افتاده بروی خاکم 133غزل 144: مبادا دور تصویر تو از بتخانۀ چشمم 134غزل 145: بدام زلف خوبان مبتلا گشتم ندانستم 135غزل 146: دوش از غم دمی نیار میدم 136غزل 147: تا که پیدا شده از زلف تو سودا بسرم 137غزل 148: عالم بود از رابطۀ ذات تو قائم 138غزل 149: دیدۀ غیر برخسار تو دیدن ندهم 139غزل 150: بود چون شمع سوزان در فراقت چشم گریان ...140غزل 151: چشم ما سوی تو و چشم تو بسوی دیگران 141غزل 152: چون گل رخسار تو نشگفته گل در بوستان 142غزل 153: چون رخ زیبای تو کی گل دمید از بوستان 143غزل 154: آتش شعلۀ رخسار تو سوزد دل من 144غزل 155: مشعل آه ز هجرت چو فروزد دل من 145غزل 156: حلقۀ گوش اثر دست دعای دل من 146غزل 157: دیدم شگفته روی تو، پیوسته چون گل در ...147غزل 158: بر نخیزم از سر کوی تو ای جانان من 148غزل 159: خواهم همیشه کوی ترا جای خویشتن 149غزل 160: آمدی دل ز برم رفت، زمانی بنشین 150غزل 161: گیرم که شد فرش رهت این جان غم فرسای ...151غزل 162: این سینه روزن، روزن است، از سوزن مژگ ...152غزل 163: شد غبار سرمه در چشمم خط ریحان تو 153غزل 164: ایکه ما را کشته ناز خنجر مژگان تو 154غزل 165: گشته ام من خوشه چین خرمن احسان تو 155غزل 166: مائل شده تا چشم من ، با آن قد رعنای ...156غزل 167: مرغ دل بی بال و پر افتاده تا در دام ...157غزل 168: خون شد بتا دلم بامید وفای تو 158غزل 169: هرگز ندارد در چمن، گل آب و رنگ و بوی ...159غزل 170: بر دیده ام یکدم نشین تا سیر بینم روی ...160غزل 171: سازند ز برگ گل اگر پیرهن تو 161غزل 172: روم چگونه بگلگشت گلستان بیتو 162غزل 173: فغان که برلبم از غم رسیدن جان بیتو 163غزل 174: در دیده جا گرفتی بجای دگر مرو 164غزل 175: ای حاصل از تو نور نظر از نظر مرو 165غزل 176: دیده ام یار پسندیده بتی جار ابرو 166غزل 177: آن راز نهانی بکه گویم تو بگو 167غزل 178: رازیکه میان من و تو بود بگو 168غزل 179: گر من غم دل با تو نگویم بکه گویم توب ...169غزل 180: داشت تا پیک صبا راه میان من و تو 170غزل 181: بیا سوی من ای سرو روان آهسته آهسته 171غزل 182: تا دلربای من زبر من جدا شده 172غزل 183: ای محو ماه رویت هر دم هزار دیده 173غزل 184: کی با دو دیده سیرت، کس ای نگار دیده 174غزل 185: چشمم از گریه چنان قطرۀ خون باریده 175غزل 186: شکر لب و شیرین دهن و شهد زبانی 176غزل 187: شیرین دهن، پسته لب و چرب زبانی 177غزل 189: غنچه لب و پسته دهن و شهد زبانی 178غزل 190: ای تازه جوان نیست بمثل تو جوانی 179غزل 191: چشمم به چشمت چشم تو، گشته دچار دیگری 180غزل 192: هم بیقرارت گشته ام هم دلفگارت 181غزل 193: ای دل ز درد عشق که بود اینچنین که دو ...182غزل 194: بردیده ام ای نور بصر گر بنشینی 183غزل 195: هرگز نتوان یافتنم پیش تو راهی 184غزل 196: چسازم باغم خورشید روی ماه سیمایی 185غزل 197: واقف درد دل و دانای راز من تویی 186غزل 198: نمیدانم چه بد کردم ، زمن قطع نظر کرد ...187غزل 199: دور مشو زمن دمی ، بهر خدا جگی جگی 188غزل 200: در مجلس عاشقان آشوب دل و دینی 189غزل 201: سوی من ای شۀ خوبان تو اگر باز آیی 190غزل 202: تابکی مست و می و باده غفلت باشی 191غزل 203: وه چه پر عشوه و پر ناز و خدنگ اندازی 192غزل 204: شوخ غارتگر و بیباک و سرا پا نازی 193غزل 205: دل من چند بآیین جفا آزاری 194غزل 206 : سپردم دل بدست ظالم شوخ ستم گاری | غ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ