کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فغان که بیکس و بیمار در فراق تو ایم

    باین دو درد گرفتار در فراق تو ایم

    قرین حسرت بیحد جداز در گه تو

    اسیر محنت بسیار در فراق تو ایم

    چو شکر نعمت وصلت بجا نیاوردیم

    بدرد هجر سزاوار در فراق تو ایم

    بصد هزار بلا مبتلای وادی غم

    ز دست چرخ ستمگار در فراق تو ایم

    جداز همسنفان با هزار درد و الم

    نشسته روی بدیوار در فراق تو ایم

    ز جور چرخ و جفای رقیب و سستی بخت

    فگار و غمزده و زار و بیقرار تو ایم

    بیا که چون شۀ تیمور با هزاران غم

    بکنج بیکسی افگار در فراق توایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha