عالم بود از رابطۀ ذات تو قائم
پیوند بود رشتۀ جانم بتودائم
تخسیر توان کرد همه خلق جهان را
با لطف خوش و روی دل و حرف ملائم
بود از برم آنشوخ پریزاد گریزان
گردید بمن رام ز تاثیر عزایم
از فیض کند پدر هلال رمضان را
پرواز کند رنگ گراز چهرۀ صائم
مژگان تو پیوسته از آنست با برو
دارند بهم دوستی و الفت دائم
از یاد تو غافل نتوان کرد بهر حال
هستیم بیاد تو چه بیدار و چه نائم
تیمور شود مخزن اسرار الهی
دل هر که کند پاک ز او صاف ذمائم