زدن از ناوک مژگان بدلم تیرچه بود؟
تو بگو بهر خدا زود، که تقصیر چه بود؟
کرده از دل و جان باد گران لطف و کرم
ستم جور تو بر عاشق دلگیر چه بود؟
رسم وحشت نبود چون بجهان جنس به جنس
رم چشمان تو از دیدن نخجیر چه بود؟
دام روزی نبود گر بتۀ پرده خاک
مفلسان را طلب رزق زا کسیر چه بود؟
خبری گرز دل غمزدگان تو نداشت
اینقدر ناله و فریاد ز زنجیر چه بود؟
زخم اول به جفا باشه تیمور زدی
بعد فکر صحت و چاره و تدبیر چه بود؟