جانم بلب رسید بتم را خبر کنید
رحمی بحال زار من چشم تر کنید
یاران شهید تیغ جفای بتان شدم
بهر ثواب برسر خاکم گذر کنید
درد فراق او به دوا به نمیشود
این درد را علاج بوصلش مگر کنید
ای دلبران بما مکنید این همه ستم
از آه آتشین دل ما حذر کنید
درد ام هرکجا که ببینید طائری
یاد از اسیری من بی بال و پر کنید
هرجا که بنگرید بخون غرقه بسملی
یاد از شهادت من خونین جگر کنید
بیمار چشم او شۀ تیمور شد ، دمی
بر بسترش ز مردمی خود گذر کنید