کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آتش شعلۀ رخسار تو سوزد دل من

    برق لعل لب دربار تو سوزد دل من

    شمع سان شب همه شب تا بسحر در کویت

    از غم دوری دیدار تو سوزد دل من

    چون خرامی به چمن همره اغیار به ناز

    روشن از جلوۀ رفتار تو سوزد دل من

    میتوان کرد مرا شاد به پیغام وصال

    چند در هجر پر از ناز تو سوزد دل من

    هیچگاهی مدادی یار نکردی با دل

    از تغافل زدن کار تو سوزد دل من

    رو بروی منی و چشم و زبان جانب غیر

    ای ستم پیشه ز اطوار تو سوزد دل من

    گاه جان خواهد و گه دین طلبد، گه طاقت

    شیوۀ چشم ستمکار تو سوزد دل من

    چون سپند از پی دفع نظر کج نظران

    تاب رخسار گل نار تو سوزد دل من

    عکس را در بغل آئینه خود پنهان

    بی فروغ رخ گلزار تو سوزد دل من

    شاه تیمور بمن گفت بگلشن بلبل

    که باحوال دل زار تو سوزد دل من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha