کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون از کمین سر ما ترکان کمان کشادند

    بر کوهسار کابل خفتان ز نقره دادند

    از بیم لشکر دی هر دجله شد سلب پوش

    سیمین سلب نظر کن برآب چون نهادند

    نو باو های اخگر بر قلعهای منقل

    پنهان بجامهای (سیمابی) رمادند

    کافور ابر اکنون ، کافور بار گردید

    اغصان زبار کافور بر خاک او فتادند

    از آب هرکه سر زد یارب چه جرم اکنون

    چون دشمنان شه بند ، از آهنش نهادند

    اشجار باغ یکسر بی برگ و بار گشتند

    داد برهنگی را اطفال شاخ دادند

    کردند تا مخلع یکبار دیگر اغصان

    دست دعا سراسر برآسمان کشادند

    شد موسم زمستان ، مستان بر غم انده

    درهای عیش بررخ ، از هر طرف کشادند

    چون فوج دی درآمد در باغ بهریغما

    شمشاد و سرو و عرعر لرزیده ایستادند

    مطرب بده بشارت پیران پارسا را

    شکرانه گو حریفان در پای خم فتادند

    سبزان هند دارند گرچه بسی ملاحت

    خوبان پارسی گو زیشان بسی زیادند

    گلبن شگوفه دارد از برف در زمستان

    جمعی بدین تماشا از صوت زاغ شادند

    خرگاه گرم را شد هنگامه گرم تیمور

    خرگاه آسمانرا پوشش ز خزچو دادند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha