کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا بیا که بسی زار در فراق توایم

    خراب و خسته و بیمار در فراق تو ایم

    بناله میگذرد روز و شب ز غم مارا

    چو بلبل ای گل بیخار در فراق تو ایم

    امید مرهم وصلی ز تو بو دما را

    ز تیغ جور دل افکار در فراق تو ایم

    بما جدا ز تو ای دوست زندگیست حرام

    ز جان خویش چو بیزار در فراق تو ایم

    هوای وصل تو از سر نمیرود هرگز

    در آرزوی تو ای یار در فراق تو ایم

    ز گریه شب همه شب خواب را نداند چیست

    بجان ز دیدۀ بیدار در فراق تو ایم

    چه میشود که چشانی زلال وصل مرا

    همیشه تشنۀ دیدار در فراق تو ایم

    ز درد دل، شۀ تیمور با تو میگوید

    بدام غصه گرفتارد ز فراق توایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha