نوشتم نامه را بر کاغذ زرد
که هجرانت مرا یعنی چنین کرد
از آن روزی که رفتی از بر من
دل و جان شد گرفتار غم و درد
زیاد طره ات صحرا بصحرا
چو مجنون گشته ام در عاشقی فرد
چنان افسرد من هنگامۀ عشق
که آه من درون سینه شد سرد
تنم شد آب از غم شاه تیمور
الهی در جهان غم را که آورد