این غزل در نسخه کتاب خانه تاجیکستان موجود نیست.
هم بیقرارت گشته ام هم دلفگارت
من خواسگارت گشته ام تو خواستگار دیگری
همچون گدایان روز و شب ، من خاکسار اندر رهت
ای شاه خوبان جهان ، تو شهسوار دیگری
بنگر ز تیغت گشته چون ، سر بپایم غرق خون
چون لاله داغم در درون ، تو داغداری دیگری
تیمور شاه نالد ببین دور از گل رخسار تو
او بلبل زار تو و تو گلعذاری دیگری