به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

تیمورشاه درانی

تیمورشاه درانیغزل هاغزل 100: میکند در مجلس امشب دلبر جانانه رقص

1710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

میکند در مجلس امشب دلبر جانانه رقص

یاد زین شادی کند در شیشه پیمانه رقص

هرشبی از سوز جانان و آتش دل گرد شمع

میکند از یاد رویت تا سحر پروانه رقص

سوی من کردی چو عزم آمدن جانان من

چشم من از انتظارت میکند در خانه رقص

دل ببزم شوق او در سینه دارد اضطراب

بوالعجب حالی که آنجا میکند دیوانه رقص

تا بمن گفتی که خواهم شد شبی مهمان تو

مینماید زین خبر بام و در و کاشانه رقص

باده دارد در میان جام با صد آب و رنگ

از خیال گردش آن نرگس مستانه رقص

میشود آخر شۀ تیمور منظور نظر

هرکه سازد خوش ادا در مجلس شاهانه رقص

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل 99: شود آن لاله رخ چون سوسنی پوش 2غزل 100: میکند در مجلس امشب دلبر جانانه رقص 3غزل 101: میکنم احوال دل را اندکی با یار عرض 4غزل 102: بهار چهرۀ او گشت تا خزان از خط 5غزل 103: اهل دنیا را بکام از لذت دنبا چه حظ 6غزل 104: دارم از هجر تو در سر آتش سوزان چه شم ...7غزل 105: گذشت عمر و نشد کام دل تمام، دریغ!8غزل 106: جلوه گرشد خط بگرد چهرۀ دلدار حیف 9غزل 107: تاب تنهایی بسیار ندارد عاشق 10غزل 108: گشته اند از جور گردون گلرخان پنهان ب ...11غزل 109: استم از تنهایی خود تنگ دل 12غزل 110: گرفت شعله ز عکس رخت چراغ بدل 13غزل 111: دل از ستم ربود آنشوخ بی پروای جاهل 14غزل 112: در چمن وصف تو میگوید لب خندان گل 15غزل 113: گذشتی از نظر ای سرو ناز چون بت غافل 16غزل 114: مردم چشم ترا صید نه بادام کنم 17غزل 115: هر قدم ساخته پا بوس تو احرام کنم 18غزل 116: هرقدم ساخته پا بوس تو احرام کنم 19غزل 117: من نه آنم که دمی ترک می و جام کنم 20غزل 118: کی توانم که دمی بی رخت آرام کنم 21غزل 119: کی توانم بفراق تو که آرام کنم 22غزل 120: سرقدم ساخته پابوس تو احرام کنم 23غزل 121: هرگه که بزم وصل ترا یاد میکنم 24غزل 122: ای مه چو مهمانم شوی، جانرا بقربانت ک ...25غزل 123: شکوه دارم ز هجران تو آخر چون کنم 26غزل 124: دل چه باشد که فدایت من دلگیر کنم 27غزل 125: بی اختیار هر نفست یاد میکنم 28غزل 126: دورم از دولت دیدار تو جانان چکنم 29غزل 127: نفس بیاد تو از سینه میرود چکنم 30غزل 128: گاهی صفتی از لب شیرین تو گویم 31غزل 129: تا حال دل بآن گل بی خار گفته ایم 32غزل 130: تا ازان لبهای شیرین من جدا افتاده ام 33غزل 131: از غم آن طرۀ پر چین بتاب افتاده ام 34غزل 132: نه وصل تو قانع نی بهجران طاقتی دارم 35غزل 133: ز داغ فرقتت در سینه آه آتشین دارم 36غزل 134: بیا بیا که بسی زار در فراق توایم 37غزل 135: فغان که بیکس و بیمار در فراق تو ایم 38غزل 136: هر جا که بوده ام بخیال تو بوده ام 39غزل 137: شب تا بسحر گرد سر کوی تو بودم 40غزل 138: تا در نظر رخ تست، روی در نه بینم 41غزل 139: دور از تو چون تو خود را، ای سیمبر نه ...42غزل 140: ز رشک مدعی ای ماه ترک کوی تو کردم 43غزل 141: ز دست رفت دلم تا نظر بروی تو کردم 44غزل 142: آنکه بود از ستم دوري او هجرانم 45غزل 143: گر چه بر در گهت افتاده بروی خاکم 46غزل 144: مبادا دور تصویر تو از بتخانۀ چشمم 47غزل 145: بدام زلف خوبان مبتلا گشتم ندانستم 48غزل 146: دوش از غم دمی نیار میدم 49غزل 147: تا که پیدا شده از زلف تو سودا بسرم 50غزل 148: عالم بود از رابطۀ ذات تو قائم 51غزل 149: دیدۀ غیر برخسار تو دیدن ندهم 52غزل 150: بود چون شمع سوزان در فراقت چشم گریان ...53غزل 151: چشم ما سوی تو و چشم تو بسوی دیگران 54غزل 152: چون گل رخسار تو نشگفته گل در بوستان 55غزل 153: چون رخ زیبای تو کی گل دمید از بوستان 56غزل 154: آتش شعلۀ رخسار تو سوزد دل من 57غزل 155: مشعل آه ز هجرت چو فروزد دل من 58غزل 156: حلقۀ گوش اثر دست دعای دل من 59غزل 157: دیدم شگفته روی تو، پیوسته چون گل در ...60غزل 158: بر نخیزم از سر کوی تو ای جانان من 61غزل 159: خواهم همیشه کوی ترا جای خویشتن 62غزل 160: آمدی دل ز برم رفت، زمانی بنشین 63غزل 161: گیرم که شد فرش رهت این جان غم فرسای ...64غزل 162: این سینه روزن، روزن است، از سوزن مژگ ...65غزل 163: شد غبار سرمه در چشمم خط ریحان تو 66غزل 164: ایکه ما را کشته ناز خنجر مژگان تو 67غزل 165: گشته ام من خوشه چین خرمن احسان تو 68غزل 166: مائل شده تا چشم من ، با آن قد رعنای ...69غزل 167: مرغ دل بی بال و پر افتاده تا در دام ...70غزل 168: خون شد بتا دلم بامید وفای تو 71غزل 169: هرگز ندارد در چمن، گل آب و رنگ و بوی ...72غزل 170: بر دیده ام یکدم نشین تا سیر بینم روی ...73غزل 171: سازند ز برگ گل اگر پیرهن تو 74غزل 172: روم چگونه بگلگشت گلستان بیتو 75غزل 173: فغان که برلبم از غم رسیدن جان بیتو 76غزل 174: در دیده جا گرفتی بجای دگر مرو 77غزل 175: ای حاصل از تو نور نظر از نظر مرو 78غزل 176: دیده ام یار پسندیده بتی جار ابرو 79غزل 177: آن راز نهانی بکه گویم تو بگو 80غزل 178: رازیکه میان من و تو بود بگو 81غزل 179: گر من غم دل با تو نگویم بکه گویم توب ...82غزل 180: داشت تا پیک صبا راه میان من و تو 83غزل 181: بیا سوی من ای سرو روان آهسته آهسته 84غزل 182: تا دلربای من زبر من جدا شده 85غزل 183: ای محو ماه رویت هر دم هزار دیده 86غزل 184: کی با دو دیده سیرت، کس ای نگار دیده 87غزل 185: چشمم از گریه چنان قطرۀ خون باریده 88غزل 186: شکر لب و شیرین دهن و شهد زبانی 89غزل 187: شیرین دهن، پسته لب و چرب زبانی 90غزل 189: غنچه لب و پسته دهن و شهد زبانی 91غزل 190: ای تازه جوان نیست بمثل تو جوانی 92غزل 191: چشمم به چشمت چشم تو، گشته دچار دیگری 93غزل 192: هم بیقرارت گشته ام هم دلفگارت 94غزل 193: ای دل ز درد عشق که بود اینچنین که دو ...95غزل 194: بردیده ام ای نور بصر گر بنشینی 96غزل 195: هرگز نتوان یافتنم پیش تو راهی 97غزل 196: چسازم باغم خورشید روی ماه سیمایی 98غزل 197: واقف درد دل و دانای راز من تویی 99غزل 198: نمیدانم چه بد کردم ، زمن قطع نظر کرد ...100غزل 199: دور مشو زمن دمی ، بهر خدا جگی جگی 101غزل 200: در مجلس عاشقان آشوب دل و دینی 102غزل 201: سوی من ای شۀ خوبان تو اگر باز آیی 103غزل 202: تابکی مست و می و باده غفلت باشی 104غزل 203: وه چه پر عشوه و پر ناز و خدنگ اندازی 105غزل 204: شوخ غارتگر و بیباک و سرا پا نازی 106غزل 205: دل من چند بآیین جفا آزاری 107غزل 206 : سپردم دل بدست ظالم شوخ ستم گاری | غ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ