به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

تیمورشاه درانی

تیمورشاه درانیغزل هاغزل 43: ظهور عشق مرا روی یار شد باعث

1730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ظهور عشق مرا روی یار شد باعث

مرا بسینه گل آن گعذار شد باعث

ز بهر بردن سودا سوی جنون ما را

سواد زلف و خط مشکبار شد باعث

برای دیدن زلف سیاه و خال و خطت

مرا دو دیده شب زنده دار شد باعث

شگفتن گل امید بوستان مرا

نسیم خنده لعل نگار شد باعث

خیال عشق بتان در سرم نبد هرگز

باضطراب دل بیقرار شد باعث

برای تازه گی داغهای سینه من

نظاره چمن لاله زار شد باعث

زبهر زینت اسباب شاهیم تیمور

کمال مرتبت کردگار شد باعث

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل 42: این دل اسیر سلسله مشکسای تست 2غزل 43: ظهور عشق مرا روی یار شد باعث 3غزل 44: با رقیبان ز دلت مهر و وفا را چه علاج 4غزل 45: دل شود روشن ز فیض رخشان صبح 5غزل 46: شدی اگرچه تو در کوی دلربا گستاخ 6غزل 47: نه تنها خورده می آن دلبر جانانه میر ...7غزل 48: به مجلس شوخ بی پروای من مستانه میرقصد 8غزل 49: ببین امشب که ماه من عجب مستانه میرقصد 9غزل 50: چون ز لعل لب شیرین توام یاد آید 10غزل 51: تا مرا حلقۀ گیسوی بتان یاد آید 11غزل 52: بیتوام ناله چنان از دل ناشاد آید 12غزل 53: آنکه کرد ایما بقتلم تیغ ابروی تو بود 13غزل 54: زدن از ناوک مژگان بدلم تیرچه بود؟14غزل 55: گل بصد تازگی و آب برویت نرسد 15غزل 56: کو طبیبی که دوای دل بیمار کند؟16غزل 57: ای همدمان ز آتش آهم حذر کنید 17غزل 58: قبای ارغوانی را ببر کردی، مبارک باد!18غزل 59: دلم به سینه ز دردت چو اضطراب کند 19غزل 60: رفتی تو تا از چشم من، از جسم من جان م ...20غزل 61: زتاب ماه جمالت ، زماه تاب رود 21غزل 62: ز پند ناصح مشفق بدی ز کس نرود 22غزل 63: دل من کشته گر از خنجر مژگان تو شد 23غزل 64: جسمم میان آتش هجران کباب شد 24غزل 65: از نگاه گرم او از بس دلم بیتاب شد 25غزل 66: عمر من ای بی وفا، صرف وفای تو شد 26غزل 67: به پیامی اگرم یاد نمایی، چه شود؟27غزل 68: تحمل بیتو جانا کی توان کرد 28غزل 69: باد سحر نقاب رخ غنچه باز کرد 29غزل 70: بسکه پیکان غمت در دل مرا پنهان بماند 30غزل 71: رفتیم از دیده ، دیده بیرخت اعمی بماند 31غزل 72: رفتیم از دیده دیده در غمت گریان بماند 32غزل 73: ما برفتیم بزلفت دل ما میماند 33غزل 74: نبود حنا که بر کف پای تو بسته اند 34غزل 75: جانم بلب رسید بتم را خبر کنید 35غزل 76: بنومیدی مرانم دور جانا ز آستان خود 36غزل 77: در گلشنت ار گذار باشد 37غزل 78: نوشتم نامه را بر کاغذ زرد 38غزل 79: آغاز هجر یار بپایان نمیرسد 39غزل 80: چوتو، ای نازنین ، جانان که دارد؟40غزل 81: با من دل شده دلدار غنابی دارد 41غزل 82: بدلم گر ز دل سخت تو راهی باشد 42غزل 83: هنگام گل و فصل بهار است ببینید 43غزل 84: خورشید خجل از رخ نیکوی تو باشد 44غزل 85: تخم گل و ریاحین، تا بر زمین نهادند 45غزل 86: زمستان کابل 46غزل 87: زمستان کابل 2 47غزل 89: در دل گذشت یاد لبت شد دهان لذیذ 48غزل 90: میسوزم و در گریه ام، چون شمع هرشب تا ...49غزل 91: میسوزم و میگریم از هجر تو هر شب تا سح ...50غزل 92: نبود بخوبی در جهان، همچون تو دلدار دگ ...51غزل 93: خواهی که دل زما ببری دل زما مبر 52غزل 94: طاق ابروی تو باشد قبلۀ اهل نیاز 53غزل 95: خیال وصل تو از دل نمیرود هرگز 54غزل 96: جان ما را اینقدر در هجر خود جانان مسو ...55غزل 97: روی جانان در نظر خورشید تابانست بس 56غزل 98: آنشکر لب به شکر خنده و حرف و سخنش 57غزل 99: شود آن لاله رخ چون سوسنی پوش 58غزل 100: میکند در مجلس امشب دلبر جانانه رقص 59غزل 101: میکنم احوال دل را اندکی با یار عرض 60غزل 102: بهار چهرۀ او گشت تا خزان از خط 61غزل 103: اهل دنیا را بکام از لذت دنبا چه حظ 62غزل 104: دارم از هجر تو در سر آتش سوزان چه شم ...63غزل 105: گذشت عمر و نشد کام دل تمام، دریغ!64غزل 106: جلوه گرشد خط بگرد چهرۀ دلدار حیف 65غزل 107: تاب تنهایی بسیار ندارد عاشق 66غزل 108: گشته اند از جور گردون گلرخان پنهان ب ...67غزل 109: استم از تنهایی خود تنگ دل 68غزل 110: گرفت شعله ز عکس رخت چراغ بدل 69غزل 111: دل از ستم ربود آنشوخ بی پروای جاهل 70غزل 112: در چمن وصف تو میگوید لب خندان گل 71غزل 113: گذشتی از نظر ای سرو ناز چون بت غافل 72غزل 114: مردم چشم ترا صید نه بادام کنم 73غزل 115: هر قدم ساخته پا بوس تو احرام کنم 74غزل 116: هرقدم ساخته پا بوس تو احرام کنم 75غزل 117: من نه آنم که دمی ترک می و جام کنم 76غزل 118: کی توانم که دمی بی رخت آرام کنم 77غزل 119: کی توانم بفراق تو که آرام کنم 78غزل 120: سرقدم ساخته پابوس تو احرام کنم 79غزل 121: هرگه که بزم وصل ترا یاد میکنم 80غزل 122: ای مه چو مهمانم شوی، جانرا بقربانت ک ...81غزل 123: شکوه دارم ز هجران تو آخر چون کنم 82غزل 124: دل چه باشد که فدایت من دلگیر کنم 83غزل 125: بی اختیار هر نفست یاد میکنم 84غزل 126: دورم از دولت دیدار تو جانان چکنم 85غزل 127: نفس بیاد تو از سینه میرود چکنم 86غزل 128: گاهی صفتی از لب شیرین تو گویم 87غزل 129: تا حال دل بآن گل بی خار گفته ایم 88غزل 130: تا ازان لبهای شیرین من جدا افتاده ام 89غزل 131: از غم آن طرۀ پر چین بتاب افتاده ام 90غزل 132: نه وصل تو قانع نی بهجران طاقتی دارم 91غزل 133: ز داغ فرقتت در سینه آه آتشین دارم 92غزل 134: بیا بیا که بسی زار در فراق توایم 93غزل 135: فغان که بیکس و بیمار در فراق تو ایم 94غزل 136: هر جا که بوده ام بخیال تو بوده ام 95غزل 137: شب تا بسحر گرد سر کوی تو بودم 96غزل 138: تا در نظر رخ تست، روی در نه بینم 97غزل 139: دور از تو چون تو خود را، ای سیمبر نه ...98غزل 140: ز رشک مدعی ای ماه ترک کوی تو کردم 99غزل 141: ز دست رفت دلم تا نظر بروی تو کردم 100غزل 142: آنکه بود از ستم دوري او هجرانم 101غزل 143: گر چه بر در گهت افتاده بروی خاکم 102غزل 144: مبادا دور تصویر تو از بتخانۀ چشمم 103غزل 145: بدام زلف خوبان مبتلا گشتم ندانستم 104غزل 146: دوش از غم دمی نیار میدم 105غزل 147: تا که پیدا شده از زلف تو سودا بسرم 106غزل 148: عالم بود از رابطۀ ذات تو قائم 107غزل 149: دیدۀ غیر برخسار تو دیدن ندهم 108غزل 150: بود چون شمع سوزان در فراقت چشم گریان ...109غزل 151: چشم ما سوی تو و چشم تو بسوی دیگران 110غزل 152: چون گل رخسار تو نشگفته گل در بوستان 111غزل 153: چون رخ زیبای تو کی گل دمید از بوستان 112غزل 154: آتش شعلۀ رخسار تو سوزد دل من 113غزل 155: مشعل آه ز هجرت چو فروزد دل من 114غزل 156: حلقۀ گوش اثر دست دعای دل من 115غزل 157: دیدم شگفته روی تو، پیوسته چون گل در ...116غزل 158: بر نخیزم از سر کوی تو ای جانان من 117غزل 159: خواهم همیشه کوی ترا جای خویشتن 118غزل 160: آمدی دل ز برم رفت، زمانی بنشین 119غزل 161: گیرم که شد فرش رهت این جان غم فرسای ...120غزل 162: این سینه روزن، روزن است، از سوزن مژگ ...121غزل 163: شد غبار سرمه در چشمم خط ریحان تو 122غزل 164: ایکه ما را کشته ناز خنجر مژگان تو 123غزل 165: گشته ام من خوشه چین خرمن احسان تو 124غزل 166: مائل شده تا چشم من ، با آن قد رعنای ...125غزل 167: مرغ دل بی بال و پر افتاده تا در دام ...126غزل 168: خون شد بتا دلم بامید وفای تو 127غزل 169: هرگز ندارد در چمن، گل آب و رنگ و بوی ...128غزل 170: بر دیده ام یکدم نشین تا سیر بینم روی ...129غزل 171: سازند ز برگ گل اگر پیرهن تو 130غزل 172: روم چگونه بگلگشت گلستان بیتو 131غزل 173: فغان که برلبم از غم رسیدن جان بیتو 132غزل 174: در دیده جا گرفتی بجای دگر مرو 133غزل 175: ای حاصل از تو نور نظر از نظر مرو 134غزل 176: دیده ام یار پسندیده بتی جار ابرو 135غزل 177: آن راز نهانی بکه گویم تو بگو 136غزل 178: رازیکه میان من و تو بود بگو 137غزل 179: گر من غم دل با تو نگویم بکه گویم توب ...138غزل 180: داشت تا پیک صبا راه میان من و تو 139غزل 181: بیا سوی من ای سرو روان آهسته آهسته 140غزل 182: تا دلربای من زبر من جدا شده 141غزل 183: ای محو ماه رویت هر دم هزار دیده 142غزل 184: کی با دو دیده سیرت، کس ای نگار دیده 143غزل 185: چشمم از گریه چنان قطرۀ خون باریده 144غزل 186: شکر لب و شیرین دهن و شهد زبانی 145غزل 187: شیرین دهن، پسته لب و چرب زبانی 146غزل 189: غنچه لب و پسته دهن و شهد زبانی 147غزل 190: ای تازه جوان نیست بمثل تو جوانی 148غزل 191: چشمم به چشمت چشم تو، گشته دچار دیگری 149غزل 192: هم بیقرارت گشته ام هم دلفگارت 150غزل 193: ای دل ز درد عشق که بود اینچنین که دو ...151غزل 194: بردیده ام ای نور بصر گر بنشینی 152غزل 195: هرگز نتوان یافتنم پیش تو راهی 153غزل 196: چسازم باغم خورشید روی ماه سیمایی 154غزل 197: واقف درد دل و دانای راز من تویی 155غزل 198: نمیدانم چه بد کردم ، زمن قطع نظر کرد ...156غزل 199: دور مشو زمن دمی ، بهر خدا جگی جگی 157غزل 200: در مجلس عاشقان آشوب دل و دینی 158غزل 201: سوی من ای شۀ خوبان تو اگر باز آیی 159غزل 202: تابکی مست و می و باده غفلت باشی 160غزل 203: وه چه پر عشوه و پر ناز و خدنگ اندازی 161غزل 204: شوخ غارتگر و بیباک و سرا پا نازی 162غزل 205: دل من چند بآیین جفا آزاری 163غزل 206 : سپردم دل بدست ظالم شوخ ستم گاری | غ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ