کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بنگر به رشحهٔ قلمم سلسبیل را

    مدّ کرم مگو رگ ابر بخیل را

    در سینه ای که عشق تو آتش فروز اوست

    دارم شکفته، باغ و بهار خلیل را

    تیغت زبان نمی کشد ارسرخ رو نیم

    با خون خویش چهره طرازد قتیل را

    بی پرده کرد عشق نهان را جمال تو

    دادم ز دست، دامن صبر جمیل را

    مژگان ز شور گریهٔ طوفان نهیب من

    بر جای خویش خشک کند رود نیل را

    عبرت ز حال لشکر هندش کفایت است

    هر کس ندیده نکبت اصحاب فیل را

    جان نارواست ورنه اسیران نمی کنند

    با تیغ او مضایقه خون سبیل را

    گوشم سخن نیوش و لبش آشنا سروش

    جای نفس زدن نبود جبرئیل را

    خود بودم، آنچه می طلبیدم به جستجو

    انداختم ز دست عصای دلیل را

    پاس نفس بدار از آیینه خاطران

    مهر سکوت زن به دهان قال و قیل را

    افزود از نفیر نفس غفلتت حزین

    افسانه کرد خواب تو، بانگ رحیل را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha