کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوشا دمی که مرا دیده از غبار برآید

    ز گرد هستیم آن نازنین سوار برآید

    همین بس است که خود چاک می زنم به گریبان

    ز دست کوته ما بیش ازین چه کار برآید؟

    ز سرگذشته، به راهت نشسته ایمکه تاکی

    نگه به عربده، زان چشم میگسار برآید

    بغیر از اینکه به سرگشتگی جهان به سر آری

    دگر چه کام دل از دور روزگار برآید؟

    چه آتشی ست حزین ، این که در جگر زده عشقت؟

    به یک صفیر تو، دود از دل بهار برآید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha