به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
افزود خواب غفلت جاهل چو پیر شد
موی سفید در رگ این طفل، شیر شد
روز فتادگی، شدم از سعی بی نیاز
پای ز کار رفته، مرا دستگیر شد
چشم تو، تا پیاله ز خون دلم گرفت
این نازنین غزال، چنین شیرگیر شد
دریا، چه پشت چشم کند نازک از حباب؟
نانم به آبروی چو گوهر، خمیر شد
دولت چو یافت بدگهر، از وی کناره کن
درّنده تر شود، چو سگ سفله سیر شد
تا داد سر به دشت جنونم شکوه عشق
داغم جگر شکافتر از چشم شیر شد
مشنو فسون زهد که در تیره خاک هند
هر کس نیافت دولت دنیا، فقیر شد
جان حزین تشنه جگر سوخت ز انتظار
فردای حشر و وعدهٔ وصل تو دیر شد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.