کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بانگی به حریفان فرو رفته صبا زد

    گلبن ز نو آراسته شد، مرغ نوا زد

    دل شور برآورد ز آسوده مزاجان

    زاشفته صفیری که در آن زلف دوتا زد

    در مهد گران خواب عدم بود دو عالم

    آن روز که ما را ستم عشق صلا زد

    هر دل که به سیلاب جنون خانه نپرداخت

    آلودگی ای داشت، در خوف و رجا زد

    در شهر فنا، شحنه غیور است، حذر کن

    هرکس که سرافراخت، به شمشیر فنا زد

    جایی که غم عشق بود مهر پدر چیست؟

    یعقوب خمش گشت و دلم وا اسفا زد

    دست هوس از نعمت کونین کشیدیم

    این همّت مردانه به عالم سرپا زد

    در نکته حزین نقش حریفی چو تو ننشست

    هرجا رقمی زد نی کلک تو، به جا زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha