کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخصت آشتی مده، غمزهٔ غم زدای را

    مهر زبان دل مکن، نرگس سرمه سای را

    چند نگاه تلخ تو، زهر کند به ساغرم

    چاشنی تبسّمی، لعل کرشمه زای را

    رفته چه فتنه ها ز تو بر سر عقل و دین من

    باز به تاب داده ای، طرّهٔ مشکسای را

    دل شودت ز غصه خون، گرچه ز سنگ خاره است

    آن نکنی که سرکنم، گریهٔ های های را

    چشم سیاه مست تو، می کند از کرشمه ای

    رهن شرابخانه ها، خرقه پارسای را

    فیض به عالمی رسید، از نگه رسای تو

    آه چه چاره کس کند، طالع نارسای را؟

    این همه ترکتاز را، سوی دلم عنان مده

    تا ندهی به دست من، صبر گریز پای را

    هر سر موی دلکشت بس که به نکته سنجی است

    راه سخن نمی فتد، چشم سخن سرای را

    نیست به چشم هرکه زد، ساغری از شراب عشق

    قدر سفال میکده، جام جهان نمای را

    از چمن ای نسیم اگر، سوی قفس گذرکنی

    برگ گل ارمغان ببر، بلبل بی نوای را

    نیست حزین ازین جهان، هوش ربا نشید تو

    صرف حدیث عشق کن، نغمهٔ جانفزای را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha