کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فروزان چهره چون شمع آمدی، دلها تسلّی شد

    شب روشن سوادان از خطت صبح تجلّی شد

    شنیدی شکوهام، از شرم طاقت آب گردیدم

    به حرفم گوش دادی، بر زبانم لفظ، معنی شد

    به سویم گرم دیدی، شبنم آسا از میان رفتم

    به وصلم وعده دادی، خاطر از دوری تسلی شد

    صبا می کرد ازگلشن به مرغان قفس نقلی

    دماغ آشفتگان را عطر گیسویت تمنّی شد

    نمودی حسن روزافزون، بهشت نقد را دیدم

    به فرقم سایهٔ رحمت فکندی، رشک طوبی شد

    دل دیوانه میزد با خیال نرگست نقشی

    ز شوخیهای مژگان تو، داغ چشم لیلی شد

    حزین کنج قفس بیهوده می باشد پرافشانی

    به گیتی مایهٔ آسایشم کوتاه بالی شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha