کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم خودم چو اشک ز مژگان فروچکم

    خون خودم ز خنجر عریان فروچکم

    آن اخگر گداخته ام کز شکوه دل

    خارا به هم فشارم و آسان فروچکم

    آن رشح رحمتم که ز فیض عمیم خویش

    آیم برون ز چاه و به زندان فروچکم

    آن سوز دیده ام که به جلباب پیرهن

    از مصر رخت بسته به کنعان فروچکم

    افتاده پنبه از سر مینای مستیم

    باید به جام باده گساران فروچکم

    دارد به خون من طمعی خاک تیره دل

    از جویبار تیغ درخشان ، فروچکم

    گر قطره ام به کام جگر تشنگان حزین

    امّا به مایه داری طوفان فروچکم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha