کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از چاره عاجزم مژه اشکبار را

    ساکن چه سان کنم؟ رگ ابر بهار را

    نتوان ستردن از دل خون گشته داغ عشق

    ناخن عبث مزن، جگر لاله زار را

    دایم شمرده از دل روشن ضمیر خوبش

    چون صبح می کشم نفس بی غبار را

    دل در کفن، ز شوخی مژگان کافری

    آورده در تَپش، رگ سنگ مزار را

    تا تن به جاست، جوهر جان را صفا مجوی

    آیینه در غبار بود، زنگبار را

    روزی که شد خمار غمت قسمت حزین

    چشم تو برد مستی دنباله دار را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha