کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز مرد کار، دل روزگار می لرزد

    کمر چو راست کنم، کوهسار می لرزد

    خروش بحر هماغوش اضطراب کف است

    ز ناله ام فلک بی وقار می لرزد

    به سرد مهری ایام تکیه نتوان کرد

    برون ز سنگ چو آید شرار، می لرزد

    شود چو ریگ روان کوه غم سبک تمکین

    به سینه ای که دل بی قرار می لرزد

    ز آمد آمد ساقی مرا نلرزد دل

    به حالتی که سرم از خمار می لرزد

    غرور و عجز من و یار روبرو شده اند

    دل سپهر درین کارزار می لرزد

    شود ز غیرت همکار، کارها مشکل

    ز خامه ام کف گوهر نثار می لرزد

    کسی مباد ز مهر و وفای خویش خجل

    تو رفتی و دل امّیدوار می لرزد

    به کوهکن ننمایی قیاس، کار مرا

    ز بستن کمرم کوهسار می لرزد

    مباد زلف رقم راکنی شکسته، حزین

    تو را قلم به کف رعشه دار می لرزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha