کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بکش خون دلم تا مستی بی دردسر یابی

    گل داغ مرا بو کن، که بوی عشق دریابی

    عیار حسن را آیینهٔ حیران، کند کامل

    مگردان از نگاهم رو، که اکسیر نظر یابی

    نهان زخم دلم را در نمکزار تبسّم کن

    که از تیمار حسرت پروران اجر دگر یابی

    بیا در دیده تا بینی، رساییهای ضعفم را

    سر نظّاره را، در دامن مژگان تر یابی

    در آن وادی که من افشرده ام، پای تحمّل را

    دل آواره، از ریگ بیابان بیشتر یابی

    ره دور و دراز بیخودی، منزل نمی دارد

    نشان را پی سپر بینی، خبر را بی خبر یابی

    خیال زلف و رویی را، خلیل آتش دل کن

    که نسرین تا گریبان، موج سنبل تا کمر یابی

    رگ افسرده را با یاد مژگانی حوالت کن

    که آب زندگی، از جویبار نیشتر یابی

    اگر ای ابر، داری در نظر همراهی چشمم

    بهارگریه ام را، در سمن زار سحر یابی

    به مستی بی گزک منشین، بکن دستی به مژگانم

    که در هر قطره اشک شور من، لخت جگر یابی

    حزین از خود بیفشان دامنی، سیر دو عالم کن

    سبکباری اگر چون بوی گل فیض سفر یابی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha