کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیابان مرگ حسرت کرده ای مشت غبارم را

    به باد دامنی روشن نما، شمع مزارم را

    نمی آید به لب افسانهٔ بخت سیاه من

    نگاه سرمه سایی، تیره دارد روزگارم را

    نگاهی کن که فارغ گردم از درد سر هستی

    بیا ساقی به یک پیمانه می بشکن خمارم را

    درین بستان سرا از سرد مهری، چون گل رعنا

    خزان رنگ زردی در میان دارد بهارم را

    حزین از اضطراب دل به کوی یار می ترسم

    تپیدنها به باد آخر دهد، مشت غبارم را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha