کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رسوا شدهٔ عشق تو را چاره نکو نیست

    چاک جگر صبح سزاوار رفو نیست

    الوان نعم مائدهٔ عشق کشیده ست

    آن زهر کدام است که ما را به گلو نیست؟

    در بیعت پیران خرابات فتوح است

    خالی بود آن دست که در دست سبو نیست

    از برگ و بر عاریت آزرده دماغم

    گر رنگ بود با گل این باغچه، بو نیست

    از گرد و غبار هوس، اندام فرو شوی

    فرداست که این آب سبک سیر به جو نیست

    این بادهٔ پر زور که پیمانهٔ دل راست

    در حوصله طاقت هر جام و سبو نیست

    ای خضر بیا جرعه ای از جام حزین کش

    این شیرهٔ جان است به هر چشمه و جو نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha