کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نهفته ام به خموشی خیال روی تو را

    مباد کز نفسم بشنوند بوی تو را

    ز سنگ محتسب شهر غم مخور ساقی

    سپرده ایم به پیر مغان سبوی تو را

    اگر غلط نکنم حرف ما و من غلط است

    شنیده ام ز لب خویش گفتگوی تو را

    شده ست شیفته بلبل به باغ و حور به خلد

    ندیده اند گلستان رنگ و بوی تو را

    اگر به دامن وصل تو دست ما نرسد

    کشیده ایم در آغوش، آرزوی تو را

    چه خوش بود که نماید به ما دلت را گرم

    محبتی که به ما گرم ساخت، خوی تو را

    شود ز باختن رنگم آتشین، لعلت

    چه نازکیست عتاب بهانه جوی تو را!

    به طور عشق حزین ، آستین فشان گردد

    کلیم اگر شنود، طرز های و هوی تو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha