کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کند گردآوری زلفش، دل شوریده بسیاری

    که زندان را نباشد بهتر از زنجیر، دیواری

    تغافل می کند تیغ تو تا کی با رگ جانم؟

    ز کفر بی سرانجامم، به جا مانده ست زنّاری

    خروشی دلخراش از رخنه های سینه می آید

    صفیری می سراید در قفس، مرغ گرفتاری

    غبار تربتم، در چشم شیران خاک می ریزد

    خدنگی خورده ام از کیش مژگان ستمکاری

    ز خورشید جهان آرای رخسار نگه سوزش

    در آتشخانه ى دل، هر طرف گرم است بازاری

    تپان درخاک و خون، چون نیم بسمل جان گسل دارد

    دل آزرده را، بیماری چشم جگر داری

    حزین ، آخر زیان عشقبازی، سود می گردد

    که بازار نگه، گرم است، با خورشید رخساری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha