کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو موج می جدا از باده نتوان کرد پیوستش

    بود میخانه زیر دست مژگان سیه مستش

    چو آن کافر که اسلام آورد از بی نواییها

    ره دین می رود زاهد، که دنیا نیست در دستش

    گذر کرد از گلویم ناوکش چون قطرهٔ آبی

    چه منّتهاست برگردن مرا از صافی شستش

    به امّید نگاهی دل به دنبالش فرستادم

    به تیر غمزه نامهربان، آن بی وفا خستش

    چه لذت بود از قاتل حزین نیم بسمل را

    که در خون می تپید و آفرین می ‎گفت بر دستش؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha