کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای غاشیهٔ شوق تو بر دوش نگاهم

    صد دجلهٔ خون بی تو، هماغوش نگاهم

    زلفت ز تماشای دو عالم نظرم بست

    ای حلقه ی فرمان تو درگوش نگاهم

    محرومتر از من به وصال تو کسی نیست

    از بادهٔ وصل تو رود هوش نگاهم

    گرم از نظرم می گذری، برق نباشی؟

    یک لحظه توان بود در آغوش نگاهم

    دل داده پیامی که زبان محرم آن نیست

    خواهد به تو گفتن، لب خاموش نگاهم

    مشاطهٔ غم، شاهد نظاره ام آراست

    هر دانهٔ اشکی ست، د ُر گوش نگاهم

    مست است چنان کز می و ساقی خبرش نیست

    از ساغر لعلت، لب می نوش نگاهم

    از یک نگه گرم تو، مژگان ترم سوخت

    آتش زده ای خانهٔ خس پوش نگاهم

    نظاره حزین ، آب کند شرم تماشا

    شبنم زده شد روی گل از جوش نگاهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha