کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آیا همای تیر تو جوید نشان خویش؟

    ما می زنیم قرعه به مشت استخوان خویش

    گردن بزن، بسوز، بکش، جسم و جان ز توست

    چون شمع فارغیم ز سود و زیان خویش

    صد ره به من کشد دلت امّا چه فایده؟

    یکبار بشنو از دل نامهربان خویش

    چون شمع بی اثر نبود سرگذشت من

    حرفی بسنج از لب آتش زبان خویش

    یکبار هم به دست صبا می توان فشاند

    بوی گلی، به مرغ کهن آشیان خویش

    با زلف، شانه را نکنی آشنا اگر

    دانی چه می کشم ز دل بدگمان خویش

    ساکن مشو حزین که به بالین توست شمع

    هویی بزن به بال و پر ناتوان خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha