کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    توکز رخ شمع طور و چشم جان، نور نظر باشی

    چه خواهد شد سرت گردم، شب ما را سحر باشی؟

    دو عالم از فروغ روی او، یک چشم بینا شد

    نبینی روی هجران را، اگر صاحب نظر باشی

    سروش مقدم جانان رسید، از بال پروازت

    مرا ای هدهد جان زنده کردی، خوش خبر باش

    برآ از خود، فضای بیخودی را هم تماشا کن

    چرا چون برق، درقید حیات مختصر باشی؟

    سَرِ پایی بزن مستانه، سامان دو عالم را

    چرا از فکر صندل، در خمار دردسر باشی؟

    پریشانی بود موج خطر، پرشور دریا را

    کنی گردآوری گر قطرهٔ خود را، گهر باشی

    حزین ، افشاندن دامن، ندارد این قدر کاری

    برای خردهٔ جان، چند لرزان، چون شرر باشی؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha