کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من خراباتیم ای شوخ، مرا یار مگیر

    نیکنامی تو، ره خانه خمّار مگیر

    عنبرین طره چه انداخته ای بر سر دوش

    کافر عشق تو ماییم، تو زنار مگیر

    شمع سان گر سرم از تیغ زنی زنده شوم

    کار این سوخته را این همه دشوار مگیر

    گل آدم کف تقدیر، چهل روز سرشت

    باری از تربیتم دست به یکبار مگیر

    من اگر نیکم اگر بد، به صفا آینه ام

    که تو را گفت، مرا لایق دیدار مگیر؟

    گر به گستاخیم از سینه صفیری زده سر

    رحم فرما و به این مرغ گرفتار مگیر

    صد سخن گفتم و نشنیده گرفتی و گذشت

    یک سخن را به دل نازک خود بار مگیر

    عشق نبود عجبی گر به رگ و ریشه دود

    آتش است این، نتوان گفت که در خار مگیر

    این جواب غزل مرشد روم است که گفت

    من به بوی تو خوشم، نافه تاتار مگیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha