کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را

    به الفت آشتی ده، آن قرار بی قراران را

    غم دیرینه دارد الفتی با چشم گریانم

    شراب کهنه مشتاق است، ابر نو بهاران را

    نمک پروردهٔ عشقیم اوا داربم از لبت شوری

    به مرهم آشنایی نیست، داغ دلفگاران را

    سلوکم در طریق عشق با یاران به آن ماند

    که مور لنگ همراهی کند، چابک سواران را

    گریبان چاک باشد دلق ما تردامنان تا کی؟

    به می آلوده گردان، خرقهٔ پرهیزگاران را

    دل عاجز، حریف ترک چشمت کی تواند شد؟

    به خون غلتانده مژگانت، صف خنجرگذاران را

    حزین آسودگی صورت نبندد با سخن سنجی

    کمند از ییچ و تاب خود بود، معنی شکاران را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha