کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک مشت سفله مانده بجا از کرام خلق

    ننگ است در زمانه زبان را ز نام خلق

    چون زهر جانگزای، گلوگیر می شود

    نتون زلال خضر کشیدن ز جام خلق

    امروز در لباس کمالند ناقصان

    پوشیده ناتمامی خود را، تمام خلق

    تعظیم گاو و خرکه به مردم حرام بود

    اکنون فریضه گشته به ما، احترام خلق

    نزدیک من چو طعن سنان است جان گسل

    زینسان که دور شد ز مسلمان سلام خلق

    درگوش جزر و مد نظرها هزار پاست

    آزرده است بس که صماخ از کلام خلق

    عاقل گریزد از دهن اژدها حزین

    هش دار تا که مفت نیفتی به دام خلق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha