کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بردم به لحد زان رخ افروخته، داغی

    حاجت نبود تربت ما را به چراغی

    گر خشک لبم، بادهکش ساغر عشقم

    دل را به لب، از هرگل داغی ست ایاغی

    کیفیت صهباست به جام سخن من

    ای باده گساران، برسانید دماغی

    راه سر آن چشمه که گم کرد سکندر

    ما تا در میخانه رساندیم سراغی

    از تربت ما می گذرد یار، سبکبار

    ای بارکشان غم دل، لابه و لاغی

    شمعی که نه در پرتو رخسار تو سوزد

    در دیدهٔ پروانه نماید، پر زاغی

    وصل ار نبود، راه خیال تو نبسته ست

    باز است به روی دل تنگم، در باغی

    داغ دل ما، از نفس گرم شکفته ست

    ای لاله، تو افروختهای دامن راغی

    پرسی چه ز آتشکدهٔ عشق، حزین را؟

    زاهد، تو به راحتکدهٔ کنجِ فراغی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha