کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز درویشی بقا دارد دل روشن ضمیر من

    زند پهلو به آب زندگی، موج حصیر من

    کهن تاریخی عشقم که با داوود مدّتها

    زبور ناله می سنجید کلک خوش صفیر من

    به خواب مرگ نگذارد هجوم لرزه خسرو را

    زند بر بیستون گر تیشه بازوی دلیر من

    شکوه عشق دیدم از جهان پوشید چشمم را

    سلیمان را نیارد در نظر، مور حقیر من

    زنم دامان مژگان بر غبار تیرهء دنیا

    سیاه از سرمه ی خواهش، نگردد چشم سیر من

    در آن روزی که کردند آبیاری خاک آدم را

    نمک پروردهٔ شور محبّت شد خمیر من

    نیفشانم ز غیرت از کفن کافور جنّت را

    غباری بس بود از رهگذار او عبیر من

    به هر دستی کجا سالک دهد دست ارادت را؟

    سبوی باده ی کهنه ست، پیر دستگیر من

    به آب دیده پروردم، گل و خار گلستان را

    خراش ناله دارد یاد بلبل از صفیر من

    نگه در دیده می دزدم، نظر دانسته می پوشم

    به سنگ از سخت رویان آمد اینجا بس که تیر من

    حزین از زندگی این بس مرا کز بعد مرگ من

    کند خوش اهل معنی را کلام دلپذیر من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha