کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ

    رهزن نزند قافلهٔ ریگ روان هیچ

    حشمان تو مست می نازند، مبادا

    قسمت نرسانند به خونین جگران هیچ

    بر هم زن دلها نشود موی میانت

    پا گر نگذارد سر زلفت به میان هیچ

    درماندهٔ سامان تهی دستی خویشم

    دردا که نگیرند ز عاشق دل و جان هیچ

    گر جوهر خوی تو فتادهست ستمگر

    با ما ز چه رو جور و جفا با دگران هیچ؟

    نه رسم سلامی نه کلامی، نه پیامی

    دل را خبری نیست از آن غنچه دهان هیچ

    ناکامی وکام تو حزین ، نقش بر آب است

    امید نبندی به جهان گذران هیچ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha