کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فکندم دل به کوثر از زلال لعل نوشینش

    گرفتم در چمن نظّاره را از حسن رنگینش

    نگاه ساده، دل را چون غزالان کرده صحرایی

    سمن زار بناگوشش، بهار خط مشکینش

    ز بی سرمایگی خجلت کشد مژگان رنگینم

    اگر منت به چشم من نهد پای نگارینش

    زکوشش ناله عاجز شد ز بس تیرش به سنگ آمد

    چه سازد بی قراری های دل، با کوه تمکینش؟

    به این حسرت نصیبی ها چه طرف از گلشنی بندم

    که بیخود می رود ازکف، چو دل دامان گلچینش؟

    چه ذوق از بزم هستی می پرستی را که می باشد

    رگ تلخ شراب زندگانی، جان شیرینش؟

    سراپا خوانده ام دیوان دل در مکتب عشقت

    گل اشکی ست مضمون، مصرع آهی ست تضمینش

    چرا در خون نخوابد از غم حرمان دیدارت

    نگاه ناتوان من که مژگان است بالینش

    به عشق آمیز تا بنمایدت جام جهان بین را

    به شرط آنکه ننمایی به عقل مصلحت بینش

    حزینی راکه ما دیدیم صد ره ننگ می آید

    مسلمان را ز ایمانش، برهمن را ز آیینش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha