کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوبان به ره مهر و وفا پا نگذارند

    تا حسرت عالم به دل ما نگذارند

    این رسم، غریب است که در خلوت دیدار

    بی پرده درآیند و تماشا نگذارند

    هرگز نکند گل، چمن بی سر و پایان

    تا بر سر خار، آبله ی پا نگذارند

    الفت هوسم نیست به دلهای چمن سیر

    ترسم که مرا با غم خود وا نگذارند

    مستان چه خرابند که خوناب دلم را

    در جام نریزند و به مینا نگذارند

    هرگز نزند خیمه برون، آه من از دل

    وسعت طلبان دامن صحرا نگذارند

    از قافلهٔ اشک سبک خیزتری نیست

    این گرم روان، بار به دلها نگذارند

    از پای دل خویش بکش خار علایق

    راهی ست که سوزن به مسیحا نگذارند

    دوری ست که خون با دل کس گرم نجوشد

    شهری ست که دیوانه به غوغا نگذارند

    نگذاشت فلک در کف اخوان غیورش

    تا دامن یوسف به زلیخا نگذارند

    زاهد، کم خود گو، به حریفان چو نشستی

    بگذار که با خویش تو را وا نگذارند

    رفعت طلبان را نرسد دست به جایی

    تا پا به سر دولت دنیا نگذارند

    امّید حزین اینکه درین عهد، نکویان

    کار دل امروز، به فردا نگذارند.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha