کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل آگه سر راهش ز پاس راز گرداندم

    شکایت تا سر مژگان رسید و بازگرداندم

    به دل نگذاشت پا را از غرور حسن و من دل را

    بر آوردم به گرد آن سراپا ناز گرداندم

    نهانی شب به کویش رفته بودم ناله ای سر زد

    سگش نزدیک شد بشناسدم آواز گرداندم

    رقیب ار محترم شد، خواری من عزتی دارد

    کزو تیغ نگاه آن شکارانداز گرداندم

    قلم فرسود و عمر آخر شد و ما را سخن باقی

    بسی انجام این غمنامه را آغاز گرداندم

    خمش کردم لب و از خامه ام می آید آوازی

    به دل بسیار می زد، نغمهٔ این ساز گرداندم

    حزین این بوستان را از خس و خار کهن خالی

    به برق ناله های آشیان پرداز گرداندم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha