کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شمع سان با تو شبم رفت و تمنا مانده ست

    همه تن صرف نظر گشت و تماشا مانده ست

    به امیدی که فتد در دل برقی رحمی

    خرمن ما گره خاطر صحرا مانده ست

    صبح محشر شد و افسانهٔ زلفش باقی ست

    شب درین قصه به سر رفت و سخنها مانده ست

    در ره عشق هنوزم سر سودا باقی ست

    دستم ار گشته تهی، آبلهٔ پا مانده ست

    نشئهٔ باده دهد، ذکر مدامی که مراست

    رشتهٔ سبحه ام از پنبهٔ مینا مانده ست

    دامن حسن، ملامت کش آلایش نیست

    یوسف آزاده و تهمت به زلیخا مانده ست

    دل بی طاقتی از عشق به جا مانده حزین

    خاطر نازکی از باده به مینا مانده ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha