کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هلاک جلوه ام قد قیامت دستگاهان را

    خراب شیوه ام شمشاد این محشر پناهان را

    فدای نازپرور تیغ مژگانی که از شوخی

    به خاک بی نیازی ریخت، خون بی گناهان را

    تسلی چون تواند شد، دل غلتیده در خونم

    نگه در قبضهٔ ناز است، این مژگان سیاهان را

    نمی گردد به موزونی، طرف با خال مشکینت

    اگر در سرمه خوابانند چشم خوش نگاهان را

    سرت گردم بر اوج سروری طرف کله بشکن

    شکست آن پُرشکن کاکل، سپاه کج کلاهان را

    بود شور اسیران خانه زاد ناز محبوبان

    تغافل کارفرما شد خروش دادخواهان را

    حزین افتاده ام در حلقه روشن سوادانش

    به چشم من چه منتها بود خاک صفاهان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha