کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا شمع من ز دیدهٔ شب زنده دار رفت

    دود از سرم برآمد و اشک از کنار رفت

    در پیچ و تاب حلقه آن زلف خم به خم

    کاری که کرد، دست و دل من ز کار رفت

    افسانه کم کنید که جوشید گریه ام

    خوابم کنون ز دیده اختر شمار رفت

    آشفته است حلقهٔ شوریدگان، مگر

    حرفی از آن دو سلسلهٔ تابدار رفت؟

    آتش ز ناله ام به خس آشیان فتاد

    خاری که بود از چمنم یادگار، رفت

    دیگر مگر میم چو سبو، در گلو کنید

    دست من از کرشمهٔ ساقی ز کار رفت

    ای ساده دل، وفای حریفان نظاره کن

    گل ناکشیده ساغر خود را، بهار رفت

    یک ره، گذر به خاک نشینان نمی کنی

    عمرم چو نقش پا به ره انتظار رفت

    زین جان بی نفس چه نوا خیزدت حزین

    از ساز نغمهای نتراود، چو تار رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha