کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شامی که مست صبح امیدش نمی کنند

    بخت سیاه ماست، سفیدش نمی کنند

    صیدی نمی کشند بتان در کمند عشق

    تا سایه پرور گُل و بیدش نمی کنند

    معجز نگر که کشتهٔ شمشیر عشق را

    صد غمزه می زنند و شهیدش نمی کنند

    نازم به رسم دیر که دربند غیر را

    صد خرقه گر دریده مریدش نمی کنند

    هر بسته دل که سینه به برق فنا نداد

    حاصل نصیب کِشتِ امیدش نمی کنند

    غمگین نمی رود کسی از خاک میکده

    تا هم پیالهٔ مهِ عیدش نمی کنند

    شرح غم من است حزین در حریم دوست

    افسانه ای که گفت و شنیدش نمی کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha