کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اسرار تو با زاهد و ملّا نتوان گفت

    با کوردلان، نور تجلّا نتوان گفت

    چون آینه، کز جلوهٔ دیدار شود گم

    ما را به تماشای تو پیدا نتوان گفت

    از آمدن پیک صبا می رود از هوش

    پیغام تو با عاشق شیدا نتوان گفت

    امروز، ازین مرحله سامان سفر کن

    در مذهب ما امشب و فردا نتوان گفت

    سرمستی آن طرّه به حدّی ست که با وی

    احوال پریشانی دلها نتوان گفت

    بیماری من از اثر مستی چشمی ست

    درد دل من پیش مسیحا نتوان گفت

    این آن غزل قاسم انوار که فرمود

    با عشق زتسبیح مصلا نتوان گفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha