به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیاتشمارهٔ ۷۴۸: زهد ما با می گلفام چه خواهد بودن

2040عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

زهد ما با می گلفام چه خواهد بودن؟

آبروی خرد خام چه خواهد بودن؟

گر شود نیم نفس فرصت بال افشانی

انتقام قفس و دام چه خواهد بودن؟

ابر دامن کش و گلشن خوش و ساقی ست کریم

خارخار غم ایام چه خواهد بودن؟

در محیطی که زند موج عطا، گوهر فیض

آرزوی من ناکام چه خواهد بودن؟

وقت خود خوش گذران با می و معشوق حزین

کس چه داند که سرانجام چه خواهد بودن؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۴۷: آیین عشق چیست؟ دلیرانه سوختن 2شمارهٔ ۷۴۸: زهد ما با می گلفام چه خواهد بودن 3شمارهٔ ۷۴۹: خودی بردار از پیش نظر حسن دلارا ب ...4شمارهٔ ۷۵۰: نیست دل را هوس دل شکنی بهتر ازین 5شمارهٔ ۷۵۱: ز فیض آبرو سبز است، نخل مدعای من 6شمارهٔ ۷۵۲: ز خط گلعذاران است سودایی دماغ من 7شمارهٔ ۷۵۳: ای درد تو یار جانی من 8شمارهٔ ۷۵۴: گلگونه ی بهار است خوناب دیده ی من 9شمارهٔ ۷۵۵: دیدی چهاکرد، غم با دل من 10شمارهٔ ۷۵۶: این لاله نیست بر سر مشت غبار من 11شمارهٔ ۷۵۷: نمودی جلوه ای شیرین شمایل در خیال ...12شمارهٔ ۷۵۸: بگشای زلف و طرهٔ سنبل به تابکن 13شمارهٔ ۷۵۹: از اشک لاله رنگ گلی در کنار کن 14شمارهٔ ۷۶۰: تا هوا ابر است ساقی، باده ای در ش ...15شمارهٔ ۷۶۱: بالین نهاده ام به سر کوی خویشتن 16شمارهٔ ۷۶۲: چشمت از ناز نبستهست در راز به من 17شمارهٔ ۷۶۳: نقاب از چهره بگشا، شور محشر را تم ...18شمارهٔ ۷۶۴: هان ای حریف میکده، می در ایاغ کن 19شمارهٔ ۷۶۵: جانا میاموز، فارغ نشستن 20شمارهٔ ۷۶۶: ز خون دیده باشد مایه دار، اشک غم ...21شمارهٔ ۷۶۷: چون شمع ما را هم زبان، گرم سخن خو ...22شمارهٔ ۷۶۸: گر چنین پر رخنه از سوز جگر خواهد ...23شمارهٔ ۷۶۹: ساقی دم صبوح است، خورشید جام گردا ...24شمارهٔ ۷۷۰: بی تو چسان به سر برد جان امیدوار ...25شمارهٔ ۷۷۱: نگاه گرم آتشپاره ای برد اختیار من 26شمارهٔ ۷۷۲: ز درویشی بقا دارد دل روشن ضمیر من 27شمارهٔ ۷۷۳: پیری به راه حرص نتابد عنان من 28شمارهٔ ۷۷۴: خارم که نیست گلشن صورت سرای من 29شمارهٔ ۷۷۵: که خواهد رسانید پیغام من 30شمارهٔ ۷۷۶: با این تنک سرمایگی، زحمت مکش زاری ...31شمارهٔ ۷۷۷: ز رخ چون آتش موسی نمودی، سینه سین ...32شمارهٔ ۷۷۸: روی کِه جلوه کرده که حیرانم این چ ...33شمارهٔ ۷۷۹: نامه ات خواندم و می بایدم افشان ک ...34شمارهٔ ۷۸۰: ای طلعت سیمین بران آیینهٔ رخسار ت ...35شمارهٔ ۷۸۱: دل در پریدن است چو شبنم ز روی تو 36شمارهٔ ۷۸۲: ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو 37شمارهٔ ۷۸۳: بنگر حه می کند مژه های دراز تو 38شمارهٔ ۷۸۴: به طوطی نکته آموزد لب شیرین کلام ...39شمارهٔ ۷۸۵: هدف سینه ز من، ناوک مژگان از تو 40شمارهٔ ۷۸۶: من نه حریف وعده ام طاقت انتظار کو 41شمارهٔ ۷۸۷: کام دلی به عالم ناپایدار کو 42شمارهٔ ۷۸۸: ساقی می عارفانه ات کو 43شمارهٔ ۷۸۹: جان را سپند ساز و به آتش نثار شو 44شمارهٔ ۷۹۰: دارد ستاره ریز، مرا آفتاب تو 45شمارهٔ ۷۹۱: زند بر خرمن شادیّ و غم برق جمال ت ...46شمارهٔ ۷۹۲: هله من جان جهانم، تنه ناها یاهو 47شمارهٔ ۷۹۳: کسی داند که هر بیتش به دیوان می ز ...48شمارهٔ ۷۹۴: در ملک جسم روشنی جان به نیم جو 49شمارهٔ ۷۹۵: من در میان نبودم، دل بود و یار هر ...50شمارهٔ ۷۹۶: مطلوب در لباس طلبکار آمده 51شمارهٔ ۷۹۷: تا رفته از نظر، ز تنم جان برآمده 52شمارهٔ ۷۹۸: دل، سیه مست به سودای تو از جا رفت ...53شمارهٔ ۷۹۹: تیغت از فرق مبتلا رفته 54شمارهٔ ۸۰۰: نسرین بری گلگون قبا، از جلوه جانم ...55شمارهٔ ۸۰۱: از ما نهان ز فرط ظهوری، چه فایده 56شمارهٔ ۸۰۲: روضه خلد خدایا به نکوکاران ده 57شمارهٔ ۸۰۳: عشق تو بانگ زد به زمین و زمان همه 58شمارهٔ ۸۰۴: سوی محراب شدم با می ناب آلوده 59شمارهٔ ۸۰۵: لعل لب او تا به لب جام رسیده 60شمارهٔ ۸۰۶: گل را ورقم رونق بازار شکسته 61شمارهٔ ۸۰۷: سحر آمد ندا ز میخانه 62شمارهٔ ۸۰۸: صبوحی از چمن مستانه پیراهن قبا کر ...63شمارهٔ ۸۰۹: خوش تلخ عتاب آمده ای حرف به جا چه 64شمارهٔ ۸۱۰: دوشین چو شفق بودم، خون جگر آلوده 65شمارهٔ ۸۱۱: مژگان نگر چو عربده جویان برآمده 66شمارهٔ ۸۱۲: نمی بینم کسی از آشنارویان به جا م ...67شمارهٔ ۸۱۳: گر غمزه اش به یغما، دل را ز ما گر ...68شمارهٔ ۸۱۴: دل داغ تو را به جان گرفته 69شمارهٔ ۸۱۵: در دیده نگاه تو که از جوش فتاده 70شمارهٔ ۸۱۶: رسید از عرق آن شاخ گل گلاب زده 71شمارهٔ ۸۱۷: رگ در تنم ز شورش سودا گسیخته 72شمارهٔ ۸۱۸: به جلوه های رسا سرفراز می آیی 73شمارهٔ ۸۱۹: سر چه باشد که تو در راه وفا نگذار ...74شمارهٔ ۸۲۰: ای آنکه غم هجرکشیدن نتوانی 75شمارهٔ ۸۲۱: گاهی به نگاهی دل ما شاد نکردی 76شمارهٔ ۸۲۲: ای عهد شکن، با تو اگر کار نبودی 77شمارهٔ ۸۲۳: سیمین بدنا! شمع شبستان که بودی 78شمارهٔ ۸۲۴: به قید جسم ز جان جهان چه می دانی 79شمارهٔ ۸۲۵: لوح دل را اگر از نقش دوبی ساده کن ...80شمارهٔ ۸۲۶: در پرده خط، خال به صد ناز گرفتی 81شمارهٔ ۸۲۷: تنگی از دل نرود تا تو میان نگشایی 82شمارهٔ ۸۲۸: یک نفس نیست که خون در دل شیدا نکن ...83شمارهٔ ۸۲۹: بر هر زمین که جلوه کنی آسمان کنی 84شمارهٔ ۸۳۰: تو و زهد خشک زاهد، من و عشق و می ...85شمارهٔ ۸۳۱: کشیدی تیغ و ساغر، گشتی آتش، گفتیم ...86شمارهٔ ۸۳۲: چو چشم آینه حیرانم از جمال کسی 87شمارهٔ ۸۳۳: من رند خراباتم،سر مست و خراب اولی 88شمارهٔ ۸۳۴: زان نور دیده، شد مژهٔ خون فشان ته ...89شمارهٔ ۸۳۵: که گفتت گرد سر آن طرهٔ عنبرفشان ب ...90شمارهٔ ۸۳۶: سرت گردم، نمی پرسی تو هم دیوانه ا ...91شمارهٔ ۸۳۷: خوش آنکه بزم حریفان کنون بیارایی 92شمارهٔ ۸۳۸: ای روی تو را موج عرق آینه سازی 93شمارهٔ ۸۳۹: افشاند نسیم سحری زلف نگاری 94شمارهٔ ۸۴۰: ای سوختهٔ عشق چرا کم ز سپندی 95شمارهٔ ۸۴۱: بر دیده کشم سرمه ز خاک کف پایی 96شمارهٔ ۸۴۲: ای کعبهٔ جان از تو کلیسای فرنگی 97شمارهٔ ۸۴۳: اگر از دیده ابنای زمان مستوری 98شمارهٔ ۸۴۴: کمند جذبه اش نگذاشت مجنونی به صحر ...99شمارهٔ ۸۴۵: ز کاوش مژه ى شوخ آتشین خویی 100شمارهٔ ۸۴۶: مرا دور از تو، گل در پیرهن خار اس ...101شمارهٔ ۸۴۷: دل آشفته و دیده خونبار داری 102شمارهٔ ۸۴۸: منت نکشد همّتم از دست دعایی 103شمارهٔ ۸۴۹: نگذاشت نی به هوشم، از نالهٔ رسایی 104شمارهٔ ۸۵۰: تو گر ابر نقاب از روی آتشناک بردا ...105شمارهٔ ۸۵۱: چرا ازشام زلف آن صبح تابان بر نمی ...106شمارهٔ ۸۵۲: به حسرت گفت با صیاد خون آغشته نخج ...107شمارهٔ ۸۵۳: خصم آسودگیم، ای غم جانان مددی 108شمارهٔ ۸۵۴: ز دام طره، شکنهای دلربا بنمای 109شمارهٔ ۸۵۵: تا شکن از دور روزگار نیابی 110شمارهٔ ۸۵۶: بکش خون دلم تا مستی بی دردسر یابی 111شمارهٔ ۸۵۷: خواست شاهد می پرستم، یللی 112شمارهٔ ۸۵۸: دوشینه دلم داشت به یاد تو سرودی 113شمارهٔ ۸۵۹: ز دل غافلی یار جانی نباشی 114شمارهٔ ۸۶۰: ای خستهٔ بی قرار چونی 115شمارهٔ ۸۶۱: به قید آب وگل ای جان ناتوان چونی 116شمارهٔ ۸۶۲: حین طفت حول الحی اذ مررت بالجانی 117شمارهٔ ۸۶۳: برده ست غمت، دست و دل ازکار، کجای ...118شمارهٔ ۸۶۴: در قید غمم، خاطر آزاد کجایی 119شمارهٔ ۸۶۵: خرابم از ادای شیوهٔ مستانهٔ چشمی 120شمارهٔ ۸۶۶: طبیب من، حرا از خسته جان خود نمی ...121شمارهٔ ۸۶۷: به دستم داده دستی، برده در خونم ف ...122شمارهٔ ۸۶۸: بود می خانه ها، در چشم شهلای تو ا ...123شمارهٔ ۸۶۹: ابرکفت بنازم، فیضی ببار ساقی 124شمارهٔ ۸۷۰: ابر، تر دامن و سرد است هوا ای ساق ...125شمارهٔ ۸۷۱: بساط سرو گل، افسرده شد در گلشن ای ...126شمارهٔ ۸۷۲: خموشی گزین در دبستان معنی 127شمارهٔ ۸۷۳: من صیدم و دام، زندگانی 128شمارهٔ ۸۷۴: توکز رخ شمع طور و چشم جان، نور نظ ...129شمارهٔ ۸۷۵: با یار گفتم از غم بسیار، اندکی 130شمارهٔ ۸۷۶: دو خصم داده به هم دست و این فگار ...131شمارهٔ ۸۷۷: حیران لقایی شدم امروزکه دانی 132شمارهٔ ۸۷۸: ز عاشق شکوه ای جز مهر ورزیدن نمی ...133شمارهٔ ۸۷۹: هجر در دامن دل ریخته خار عجبی 134شمارهٔ ۸۸۰: چون خود اگر عشوه گری داشتی 135شمارهٔ ۸۸۱: به ناکامی گذشت، ای شاخ گل، دور از ...136شمارهٔ ۸۸۲: کند گردآوری زلفش، دل شوریده بسیار ...137شمارهٔ ۸۸۳: به افسونها، شنیدم بوالهوس را، شاد ...138شمارهٔ ۸۸۴: مست صهبای الستم یللی 139شمارهٔ ۸۸۵: بدا ما قد بدا فی الحبّ من بیداءِ ...140شمارهٔ ۸۸۶: نمی ماند به مصر از پیرهن، جز تهمت ...141شمارهٔ ۸۸۷: دلا، به جبهه، در دوست را نشان چه ...142شمارهٔ ۸۸۸: در دیده و دل، از دل و از دیده جدا ...143شمارهٔ ۸۸۹: فریاد که از عاشق مسکین که تو داری 144شمارهٔ ۸۹۰: ای ناله، خوشا بخت رسایی که تو دار ...145شمارهٔ ۸۹۱: بردم به لحد زان رخ افروخته، داغی 146شمارهٔ ۸۹۲: چو فرهاد ار به تیغ بیستون مردانه ...147شمارهٔ ۸۹۳: راه دل و دین را زدی ای طرفه صنم، ...148شمارهٔ ۸۹۴: خاطر از دردسر بیهده آزاده کنی 149شمارهٔ ۸۹۵: می گرفتیم به جانان، سر راهی، گاهی 150شمارهٔ ۸۹۶: درد دل گفتمی، ار همنفسی داشتمی 151شمارهٔ ۸۹۷: به صورت هر چه بینی، نقش برآب است ...152شمارهٔ ۸۹۸: گر سینه شود سینا، بی تاب و توانست ...153شمارهٔ ۸۹۹: کند خون دل من، چشم تر را خانه آرا ...154شمارهٔ ۹۰۰: به جلوه، جامهٔ صبر مرا قبا کردی 155شمارهٔ ۹۰۱: نمی دانم تو بی پروا نگاه، از دل چ ...156شمارهٔ ۹۰۲: ای دل، سپند آتش سودای کیستی 157شمارهٔ ۹۰۳: ناله ام را در دلش تأثیر بودی کاشک ...158شمارهٔ ۹۰۴: چه خوش بود که به دی، طرح نوبهار ک ...159شمارهٔ ۹۰۵: خاصان تمام مستند، ساقی صلای عامی 160شمارهٔ ۹۰۶: به دلهای دماغ آشفته، سنبل می کند ...161شمارهٔ ۹۰۷: به جان سوزی، نی کلک سخن ساز مرا د ...162شمارهٔ ۹۰۸: ای از شرار عشق تو هر سینه آتشخانه ...163شمارهٔ ۹۰۹: ز نقش خط که به رخسار ارغوان زده ا ...164شمارهٔ ۹۱۰: آگه ز بی وفایی اغیار گشته ای 165شمارهٔ ۹۱۱: بنمای رخ چون دیده را گرم تماشاکرد ...166شمارهٔ ۹۱۲: ای شوق، در شکنجهٔ دل ها چگونه ای

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ