به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
فکندم چاکها در جیب جان بی تابی خود را
کشیدم شانه ای زلف پریشان خوابی خود را
ز کشتن نیست باکم، لیک می ترسم که تیغ تو
کند ضایع ز خون گرم من، سیرابی خود را
غم عشق تو شد سرمایهٔ عزّ و قبول من
به این اکسیر زر کردم، دل سیمابی خود را
خورد از دست ساحل، سیلی تأدیب رخسارش
به مژگانم فروشد موج اگر شادابی خود را
حزین ، در سایهٔ گلشن به کف جام جمت باید
شکوفه کج نهد چون افسر دارابی خود را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.