کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فکندم چاکها در جیب جان بی تابی خود را

    کشیدم شانه ای زلف پریشان خوابی خود را

    ز کشتن نیست باکم، لیک می ترسم که تیغ تو

    کند ضایع ز خون گرم من، سیرابی خود را

    غم عشق تو شد سرمایهٔ عزّ و قبول من

    به این اکسیر زر کردم، دل سیمابی خود را

    خورد از دست ساحل، سیلی تأدیب رخسارش

    به مژگانم فروشد موج اگر شادابی خود را

    حزین ، در سایهٔ گلشن به کف جام جمت باید

    شکوفه کج نهد چون افسر دارابی خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha