کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    الهی به قربان سرگشتگانت

    سرم خاک پای خراباتیانت

    دل غچه تنگ از لب لاله رنگت

    گل، آتش به جان ا ازا رخ ارغوانت

    قضا تیغی از غمزهٔ جان شکارت

    قدر تیری از ابروی شخ کمانت

    جبین جهان بر زمین نیازت

    سر سروران خاک سرو روانت

    به هم بر زدم بی تو دیر و حرم را

    ندانم کجایی که جویم نشانت

    ز سرگشتگانت، زمین نقش پایی

    فلک گرد واماندهٔ کاروانت

    شب قدر باشد دل عاشقان را

    سواد سر زلف عنبر فشانت

    خروش از نهاد هزاران برآرد

    خروشی که خیزد ز زاغ کمانت

    اگر باده نبود، بده شعله ساقی

    چرا نیست پروای لب تشنگانت؟

    به برگ گلی، شادگردان دلم را

    منم عندلیب کهن آشیانت

    به راز فقیران شب زنده دارت

    به سوز وگداز دل عاشقانت

    به جان حبیبت، به سرّ خلیلت

    به جاه شعیبت، به عز شبانت

    به زنّار بندان، به تسبیح خوانان

    به آیین رهبان، به دیر مغانت

    که بر لب چشانی حزین را به مستی

    یکی رشحه از جام دردی کشانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha