کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود یارم غم دیرینهء خویش

    پریزادم دل بی کینهٔ خویش

    عنانم درکف طفلی ست خود رای

    ندانم شنبه و آدینهٔ خویش

    بود عمری که می سازد چو شیران

    تن آزاده با پشمینهء خویش

    به امّیدگشاد تیر نازی

    هدف دارم به حسرت سینهٔ خویش

    نیاراید بساطم را متاعی

    چو داغم، گوهر گنجینهٔ خویش

    نمی باشد خماری مستیم را

    خرابم از می پارینهٔ خویش

    حزین از هر دو عالم تافتم روی

    ز دل کردم چو آب، آیینه خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha