کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دل تنگ بود جلوهٔ جانان ما را

    یوسفی هست درین گوشهٔ زندان ما را

    صبح رسوایی ما دامن محشر دارد

    ندهد تن به رفو، چاک گریبان ما را

    جلوهٔ حسن تو چون می به رگ و ریشه دوید

    آتش این برق بلا، زد به نیستان ما را

    زلف مشکین و شب بخت به هم ساخته اند

    تا نشانند به این روز پریشان ما را

    نشود باز، که زندانی آباد شویم

    به کجا می بری ای خضر بیابان ما را؟

    بس که رنجیده دل، از مردمِ مردم مانند

    وحشت از سایه خود کرده گریزان ما را

    سرفرازیم ز بخل فلک سفله حزین

    زنده در گور کند، منت احسان ما را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha