کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بلا شد گوشهٔ چشم ترحم بی گناهان را

    نگه٬ تیغ سیه تاب است٬ این مژگان سیاهان را

    ز چشم مست دارد یاد، ساقی باده پیمایی

    درٻن مجلسکه ساض داد، یارب خرشنگاهال را؟

    سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می ‎کنم

    شکست دل مبارک باد، خیل کج کلاهان را

    ندارد بت پرستی عیب و عار خود پرستیدن

    خدا توفیق کیش کفر بخشد، دین پناهان را

    به هر خاری به دشت آتش زدم از گرم رفتاری

    چراغی داشتم در پیش پا، گم کرده راهان را

    توان این نکته فهمید از ادای چشم قربانی

    که هستی در تماشا محو شد، حیرت نگاهان را

    حزین از دیده می پالم نگاه حسرت آلودی

    که از آغوش مژگان داده ام، خاک صفاهان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha